متن آهنگ طلوع از معین

پس از آن غروب رفتن اولین طلوع من باش
من رسیدم رو به آخر تو بیا شروع من باش
شب و از قصه جدا کن چکه کن رو باور من
🎵
خط بکش رو جای پای گریه های آخر من
اسمت و ببخش به لبهام بی تو خالیه نفسهام
قد بکش تو باور من زیر سایه بون دستام
🎵
خواب سبز رازقی باش عاشق همیشگی باش
خسته ام از تلخی شب تو طلوع زندگی باش
من پر از حرف سکوتم خالیم رو به سقوطم
🎵
بی تو و آبی عشقت تشنه ام کویر لوتم
نمیخوام آشفته باشم آرزوی خفته باشم
تو نذار آخر قصه حرفمو نگفته باشم
🎵
پس از آن غروب رفتن اولین طلوع من باش
من رسیدم رو به آخر تو بیا شروع من باش
شب و از قصه جدا کن چکه کن رو باور من
🎵
خط بکش رو جای پای گریه های آخر من
اسمت و ببخش به لبهام بی تو خالیه نفسهام
قد بکش تو باور من زیر سایه بون دستام
🎵
خواب سبز رازقی باش عاشق همیشگی باش
خسته ام از تلخی شب تو طلوع زندگی باش
من پر از حرف سکوتم خالیم رو به سقوطم
🎵
بی تو و آبی عشقت تشنه ام کویر لوتم
نمیخوام آشفته باشم آرزوی خفته باشم
تو نذار آخر قصه حرفمو نگفته باشم
🎵🎵🎵
این متن کاملا با موزیک اصلی مطابق می باشد.